شخصیت اسکیزوتایپال در مسیر روانپریشی_این افراد ادعای دست یافتن به حس ششم و پیشگویی دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال حتی به نظر اشخاص غیرمتخصص هم بسیار عجیب و غریب به نظر میآیند که تفکر جادویی، عقاید منحصربهفرد، خطاهای ادراکی و مسخ واقعیت همگی جزء زندگی هر روزه فرد اسکیزوتایپی است.
شخصیت انسان یک الگوی مدام و فراگیری است که رفتارها و تجارب ذهنی درونی وی را توصیف میکند و در حوزه عواطف و عملکردش با انسانها و کنترل تَکانهها و شناختش از دنیا خودش را نشان میدهد. حال اگر افرادی باشند که این شخصیت برای عملکرد، آن انعطافپذیری و قابلیت لازم را نداشته باشد، بهطور کلی افراد دچار اختلالشخصیت تعریف میشوند.
اختلالشخصیت زیرمجموعههایی دارد که یکی از آنها اختلالشخصیت اسکیزوتایپال است و گروهی از افراد هستند که شخصیت غیرعادی، عجیب و غریب و نامتعارف در تصویر بیرونی و افکاری که دارند از خود نشان میدهند مثلا یکسری صفات دارند و از نظر پوشش و گفتار عجیب و غریب به نظر میآیند و طرز فکر و نوع زندگی که انتخاب میکنند، به طوری غیرمعمول و شدید است که آدمهای غیرمتخصص هم متوجه غیرعادی بودن آنها میشوند.
این افراد با سایرین فرق دارند و افکار خاص و خرافی و بعضا ترکیب شده با فرهنگ یا مذهب را که شکل غیرعادی دارد و از عرف فرهنگی و مذهبی آن جامعه نیز خارج است؛ مطرح میکنند. حتی مردم عادی هم در روابط خود با اسکیزوتایپالها آنها را عجیب و غیر عادی تشخیص میدهند، زیرا در صحبتهای بیمار کلمات غیرمعمول، شگفت انگیز و افکار عجیب و غریب (افکار خرافی) مشاهده میشود. اختلالی که زندگی را سخت میکند و شاید عاقبت خوبی هم نداشته باشد پس حتما باید آن را بشناسید.
شیوع ۳ درصدی اسکیزوتایپال در بین افراد
برخی اشخاص ممکن است ادعای دست یافتن به بعد چهارم یا حس ششم، تلهپاتی و پیشگویی را داشته باشند، چون اسکیزوتایپالها به شدت خرافی هستند و حتی این امکان وجود دارد که به گروهها و فرقههایی با رفتار و آداب عجیب و غریب بپیوندند که احتمال اسکیزوفرنی شدن این بیماران بسیار است.
این اختلال حدود ۳ درصد در بین افراد جوامع شیوع دارد که در مردان شایعتر از زنان است. این افراد را میتوان با توجه به تفکر، ظاهر و رفتار منحصر به فردشان تشخیص داد. این اشخاص گاهی ممکن است طوری صحبت کنند که معنای کلماتشان را فقط خودشان بفهمند و یک الگوی نافذ از نقایص بین فردی و اجتماعی داشته و توانایی برقراری رفتار نزدیک با دیگران در آنها کاهش یافته است.
شخصیت اسکیزوتایپال گاهی افکار انتساب (مثلا فکر میکند بقیه درباره او فکر میکنند که چاق است) دارد. برخی از این افراد ممکن است عقاید عجیب و تفکر جادویی داشته باشند مانند اعتقاد به تلهپاتی و حس ششم، اما باید توجه داشت که این عقاید نباید با فرهنگ آنها همخوانی داشته باشد چرا که در برخی از فرهنگها ممکن است چنین اعتقاداتی در افراد سالم نیز دیده شود.
افراد دچار اختلالشخصیت اسکیزوتایپال ممکن است تجارب ادراکی نامعمول مانند خطاهای جسمی و حسی داشته باشند و گاهی به دیگران بدگمان شوند که چنین افرادی معمولا دوست صمیمی ندارند و ارتباط آنها به اعضای درجه یک خانواده شان محدود میشود.
غیب گویی و کشف احساسات دیگران
افراد مبتلا به شخصیت ممکن است در صحبت کردن حاشیهپرداز باشند و بیشازحد قالبی و کلیشهای صحبت کنند و اکثر آنها در مواجهه با محیط اجتماعی دچار اضطراب میشوند که جهان درونی آنها ممکن است پر از ترسها و تخیلات کودکانه باشد.
اسکیزوتایپالها گاهی اظهار میکنند که توان غیب گویی دارند. این افراد اگرچه ممکن است از احساسات خود باخبر نباشند، اما به شدت به کشف احساسات دیگران میپردازند و به حالات عاطفی بقیه افراد مانند خشم حساس هستند.
این افراد اگر تحت فشار روانی باشند این احتمال وجود دارد که علائم روان پریشی پیدا کنند یعنی اگر در معرض استرس باشند باعث روانپریشی آنها شده و علائمی مانند توهم در این افراد دیده میشود.
درصد زیادی از این افراد با درمان به سطح مناسبی از بهبودی دست پیدامیکنند، بطوری که قادرند عملکرد مناسبی در کارها و زندگی خود داشته باشند. این نوع اختلال شخصیت در وابستگان افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا شیوع بالاتری دارد، عنوان کرد: گاهی این نوع اختلال شخصیت ممکن است با اختلالاتی مانند اسکیزوفرنیا اشتباه شوند ولی این افراد اختلال تفکر واضح نسبت به افراد دچار بیماری اسکیزوفرنیا ندارند.
رواندرمانی بدون قضاوت و تمسخراعتقادات بیمار
هر نوع روان درمانی مستلزم احترام به عقاید و فعالیتهای بیمار است. وقتی بیمار احساس کند باورها و فعالیتهایش از سوی درمانگر مورد «انتقاد، مسخره شدن و قضاوت» قرار گرفتهاند احتمال واکنشهای دفاعی و قطع درمان وجود دارد.
گاهی ممکن است افراد اسکیزوتایپال در گروهها و فرقههای مختلف و آیینهای عجیب و غریب عضو شوند، بیان کرد: برای این افراد میتوان با توجه به الگوی فکری ویژهای که دارند از روان درمانیهای خاصی استفاده کرد که باید بدون قضاوت، اعتقادات و اعمال آنها را مورد بررسی و درمان قرار داد.
گاهی در این افراد برای مقابله با افکار انتساب به خود و خطاهای ادراکی نیاز به استفاده از دارو وجود دارد و درصد بسیاری از آنها با درمان به سطح مناسبی از بهبودی دست پیدا میکنند به طوری که که میتوانند ازدواج کنند و شغل مناسبی را به دست آورند.
لیلا رازقیان جهرمی_متخصص اعصاب و روان
دیدگاه خود را بنویسید