خشونت در مدارس ایران فقط محدود به تنبیه فیزیکی و بستن دانشآموزان به چوب و فلک نیست، «تحقیر» دانشآموزان به خاطر مدل مو، لباس، معلولیت و نقصهای فیزیکی و حتی داشتن لهجه، خشونتی پنهان است که بیش از چهار دهه است در پشت درهای بسته مدارس ایران اعمال میشود، اما به خاطر نداشتن آثار ظاهری مانند زخم و کبودی تنبیه، هیچگاه بهاندازه خشونت فیزیکی به آن پرداخته نشده است.
چند روز پیش ویدیویی از قیچی کردن موهای دانشآموزان یک مدرسه که بلندتر از حد معین بود، در فضای مجازی خبرساز شد. در این کلیپ دانشآموزان مدرسهای نشان داده میشود که یک نفر در حیاط مدرسه در حال کوتاه کردن موهایشان است که در صف ایستادهاند. این ویدیو خاطرات مدارس را برای بسیاری زنده کرد؛ دانشآموزان دیروز و امروز ایران خاطرات تحقیر شدنهای زیادی را با خود حمل میکنند.
جوری که در حافظه تاریخی اغلب ما تجربه تحقیر شدنهای مشابهی است. برخی از ما شاید با خاطرات دردناکتری از این تحقیرها درگیر باشیم که براثر آنها بغض کردهایم، گریه کردهایم و یا با وجود تحمل همه فشارها خم به ابرو نیاوردیم تا غرورمان جلوی همکلاسیهایمان نشکند!
خشونت در مدارس دخترانه بیشتر است
دانشآموزان مدارس دخترانه در قیاس با دانشآموزان پسر، تحقیرهای بیشتری را تجربه کردهاند. اگر در مدارس پسرانه، مدل مو و مدل لباس دانشآموزان بهانه برخورد و تحقیر مسئولان آموزشی بود. دانشآموزان دختر به خاطر طیف وسیعی از مسائل ظاهری زیر ذرهبین کادر آموزشی مدارس بودند. دختران در مدارس دخترانه به بهانه رنگ کیف، رنگ لباس، رنگ جوراب، آرایش، بلندی و کوتاهی مانتوها، پیدا بودن موی سر از زیر مقنعه و حتی داشتن آیینه در کیف بهشدت تنبیه و تحقیر میشدند و مانند مجرمان سابقهدار با آنان برخورد میشد، جوری که خود نیز دچار عذاب وجدان میشدند.
نگارنده این گزارش نیز در دوران دبیرستان و در اواخر دهه 70، به دلیل پوشیدن شلوار طوسی ضمن اینکه نمره انضباط آن ترمش 16 شد سه روز از مدرسه نیز اخراج شد تا به قول دبیر پرورشی یاد بگیرد که مدرسه جای لباس مشکی است، نه لباسهای مهیج غربی!
متخصصان بر این باورند که اینگونه رفتارهای توهینآمیز با دانشآموزان، ضمن اینکه بیاعتنایی به حرمت آنها و تحقیر و تحمیق آنها در پشت درهای بسته است! کشت نهال بدبینی در وجود آنها با خشونت و بدرفتاری و سوءمدیریت است.
البته ماجرای تنبیه بدنی و تحقیر روانی دانشآموزان از سوی معلم یا مسئولان مدرسه قصه دیروز و امروز نیست و به یک یا دو مورد خاص محدود نمیشود. هر سال با بازگشایی مدارس و در طول 9 ماه سال تحصیلی انواع و اقسام فیلمها و اخبار از تنبیه بدنی و تنبیه روانی دانشآموزان به شبکههای اجتماعی از اینستاگرام گرفته تا تلگرام و… راه پیدا میکند که نشاندهنده این حقیقت است که اگرچه لوایح و قوانین آموزشی کشور خشونت با دانشآموزان را ممنوع اعلام کردهاند، اما گویا برای برخی از کادر آموزشی مدارس این روش تنها ابزار کنترل دانشآموزان بهحساب میآید و در باور و ناخودآگاه آنان هنوز خشونت فیزیکی و کلامی حرف اول را میزند.
در حالی که هر سال با آغاز سال تحصیلی تنبیه و تحقیر در مدارس به سرخط خبرها بازمیگردد که بر اساس آییننامه انضباطی مدارس، هرگونه تنبیه، توهین و تعیین تکالیف اضافی برای دانشآموزان غیرقانونی است.
واکنشها به ویدیو قیچی کردن موی دانشآموزان
ویدیو قیچی کردن موی دانشآموزان در سر صف که بهتازگی شبکههای اجتماعی را درنوردید، واکنشهای زیادی را هم از سوی مردم، هنرمندان و کاربران شبکههای اجتماعی و هم از سوی مقامات آموزشوپرورش را به دنبال داشت. برخی کاربران به خاطرات تلخی که خودشان از چنین رفتارها و تحقیرهایی در مدارس تجربه کردهاند اشاره کردند و از اینکه هنوز فضای مدارس همانند گذشته باقیمانده است، متعجب بودند.
به رغم قول ستاری فرد در مورد برخورد با خاطی، اما کارشناسان بر این باورند برخورد صورت گرفته با معلمانی که به تنبیه بدنی و تحقیر دانشآموزان اقدام میکنند بازدارنده نیست و صرفاً به یک تذکر یا کسب رضایت از خانواده دانشآموز منجر میشود. بديهی است برای اينكه ديگر شاهد صحنههای مشابه خشونت با دانشآموزان نباشيم، میبايست راهكارهای مناسبی اتخاذ شود كه میتواند حداقل شامل موارد زير باشد:
- انجام تحليلهای علمی و ميدانی از ميزان و نوع خشونتهای معمول در مدارس ايران با همكاری آموزش و پرورش و دانشگاهها و مراكز علمی مرتبط
- برگزاری دوره آموزشی روانشناسی رفتار با كودك و نوجوان برای معلمان به ويژه مربيان تربيتی
- گنجاندن سرفصلهای آموزشی روانشناسی در دانشگاهها برای معلمها
- سنجش سلامت روان معلم پيش از استخدام در آموزش و پرورش با انجام تستهای روانشناسی معتبر
بديهی است اطلاع رسانیهايی از اين دست، به هيچوجه به معنی هتك حرمت مقام والای معلم نبوده و همگان میدانند كه معلمان دلسوز و فرهيخته اين مرز و بوم كم نبوده و همواره موجبات سرافرازی و بالندگی همه ما میباشند و اميد داريم با اتخاذ سياستهای اصلاحی و پيشگيرانه مناسب، در آينده شاهد اتفاقات مشابه نباشيم.
علی میرزاخلیلی