خودکشی یکی از سه علت اصلی مرگ و میر در بین افراد 15 تا 44 ساله است و به اندازه کافی نگران کننده است که میزان اقدام به خودکشی در جوانان به حدی افزایش یافته است که در حال حاضر در یک سوم افراد در معرض بیشترین خطر قرار دارند. همه کشورها. از این نظر، تحقیقات در مورد نقش خانواده برای پیشگیری از رفتارهای خودکشی در سالهای اخیر اهمیت یافته است.
خانواده در صورتی می تواند نقش مهمی در پیشگیری از خودکشی ایفا کند که بتواند به خدمات بهداشت روانی در تشخیص زودهنگام و مدیریت اعضای خانواده در معرض خطر کمک کند. برای دستیابی به این هدف، لازم است تمام خانواده در مورد نحوه پیشگیری از خودکشی آگاهی داشته باشند تا بتواند تعامل درستی با عضو ناسازگار خانواده برقرار سازد.
زمانی که فرد احساس میکند انگیزهای برای زندگی وجود ندارد، ممکن است احساسات او واقعی باشند اما ارزیابی او از موقعیت درست نیست. همواره گزینههایی وجود دارد که از پیش از موعد، فرد به زندگی خود پایان دهد چگونه میتواند بفهمد چه چیزی درانتظار او خواهد بود و در آینده چه چیزی را از دست می دهد؟
گاهی خانواده با این باور غلط که کسانی که از خودکشی صحبت میکنند، این کا را انجام نخواهند داد، دچار غفلت بزرگی میشوند. این افسانه میتواند منجر به جدی گرفته نشدن تهدید خودکشی شود و به عنوان باجخواهی و بلوف تلقی شود. در واقع هر فردی که دست به خودکشی میزندف با کلمات، تهدید، حرکات یا تغییر رفتار اعلام میکند که قرار است که اتفاقی بیفتد و فرد در این موفعیت به بیشترین توجه نیازمند است.
افراد با این باور که افردی که خودکشی میکنند ترسو هستند، با با نسبت دادن این رفتار به یک ویژگی شخصیتی منفی، از در نظر گرفتن علل واقعی خودکشی اجتناب کند. در واقع کسانی که خودکشی می کنند ترسو نیستند، بلکه افرادی هستند که در رنج هستند. در مقابل آن نیز برخی با شجاعانه قلمداد کردن خودکشی، رفتار خودکشی را به یک ویژگی شخصیتی مثبت نسبت میدهد. این معیار مانع از پیشگیری از خودکشی میشود، زیرا رفتار خودکشی را موجه نشان میدهد و مترادف با شجاعت در نظر گرفته میشود، داراییای که همه دوست دارند در اختیار داشته باشند. بنابریان، کسانی که اقدام به خودکشی میکنند نه افراد شجاع هستند و نه ترسو، زیرا شجاعت و بزدلی ویژگیهای شخصیتی هستند که نمیتوان آنها را با تعداد دفعاتی که اقدام به خودکشی میکنید یا تصمیم میگیرید به خود فرصت دیگری بدهید، کمیت یا اندازهگیری کرد.
باور غلط دیگری نیز گاهی افراد را در دام خود میاندازد این است که پرسیدن از یک فرد در معرض خطر که آیا به خودکشی فکر کرده است، می تواند او را به انجام آن تحریک کند. این باور اشتباه ترس از صحبت در مورد موضوع خودکشی با افرادی که در معرض خطر ارتکاب آن هستند القا می کند در حالی که ثابت شده است که صحبت کردن در مورد خودکشی با یک فرد در معرض خطر، خود ایده را تحریک نمی کند، بلکه به کاهش احتمال انجام عمل کمک می کند و ممکن است تنها امکانی باشد که بتوان وارد دنیای افراد مستعد افکار خودکشی شد و به پیشگیری آن کمک کرد.
علاوه بر آگاهی از باورهای غلط دربارهی خودکشی، خانواده باید در مورد گروه های خطر خودکشی نیز بیآموزد. گروههای پرخطر خودکشی گروههایی از افراد هستند که با توجه به ویژگیهای خاص خود، نسبت به عموم مردم بیشتر در معرض خط برای خودکشی قراردارند. گروههای اصلی خطر خودکشی شامل افسردهها، افرادی که قبلاً اقدام به خودکشی کردهاند، افرادی که ایدههای خودکشی دارند یا تهدید به خودکشی کردهاند، بازماندگان و افراد آسیبپذیری که با بحران مواجه هستند، میشوند.