دست خودم نیست باید روزی چند بار به اجاق گاز سر بزنم تا از خاموش بودن آن مطمئن شوم. بی آنکه دلیلش را بدانم دائما از اینکه کاری به خوبی انجام نشده باشد، نگرانم حتی وقتی میداند که این مسئله صحت ندارد. وقتی خارج از منزل هستم دائما نگرانم که وسیلهای را جا نگذاشته باشم. از رفتارهای تکراری بیدلیلم خسته شدم.
گرچه اين رفتار مشكلی ايجاد نمیكند و حتی در برخی از مشاغل میتواند مفيد باشد. با اين وجود، اختيار به انجام كار و انديشه تكرار شونده میتواند به طور غيرمفيدی بر زندگی ما تاثیر بگذارد. بنابراين اگر افكار ناخوشايندی به ذهنتان هجوم میآورند و يا مجبور به شمردن چندین بارهی چيزی هستيد يا عملی مانند دست شستن را دائما تكرار میكنيد، احتمالاً شما مبتلا به بيماری وسواسی جبری هستيد.
اختلال وسواس جبری (OCD) Obsessive Compulsive Disorder یک اختلال رایج، مزمن و طولانی مدت است که در آن فرد دارای افکار غلط و وسواس گونه است و تمایل به تکرار بیش از حد دارد.
علائم و نشانهها
افراد مبتلا به OCD ممکن است علائم وسواس، اجبار یا هر دو را داشته باشند. این علائم میتواند در تمام جنبههای زندگی، مانند کار، مدرسه و روابط شخصی تاثیر گذار باشد. وسوسههای فکری، تصورات و یا تصاویر ذهنی هستند که موجب اضطراب میشوند.
علائم معمول این اختلال عبارتند از:
ترس از میکروب یا آلودگی
داشتن افکار تهاجمی نسبت به دیگران یا خود (ترس از صدمهزدن به یکی از اعضاء خانواده یا یکی از دوستان)
تردیدهای مذهبی و اخلاقی و یا ترس از افکار شیطانی و گناهکارانه
اهمیت بیش از حد به قرینه، منظم و مرتب بودن همه چیز
تعداد زیادی از مبتلایان به این نوع ناهنجاری بر بیاساس بودن افکار خود واقفاند. اما نمیتوانند در مقابل این افکار مقاومت کنند و برای فرار از این طرز فکر و پاسخ به افکار وسواس انگیز خود، دست به رفتارهای پر تکرار و جبری میزنند. تا با این کار از اضطراب و استرس ناشی از طرز فکر خود رها شوند.
از رفتارهای جبری رایج میتوان به تمیز کردن بیش از حد یا شستوشوی زیاد دستها بازرسیهای مكرر برای اطمینان از مرتب بودن شرایط، بررسی اینکه آیا درب قفل است یا نه، تکرار شمارشهایی که انجام میدهد (نیاز به اطمینان مجدد). همهی تکرارها، اجبار نیستند.
ممکن است هر کدام از ما گاهی اوقات چیزی را دو بار بررسی کنیم. اما فردی با ناهنجاری OCD به طور کلی:
نمیتواند افکار یا رفتارهای خود را کنترل کند، حتی زمانی که این افکار یا رفتارها بیش از حد تکرار میشوند و برای رسیدگی به این افکار حداقل یک ساعت در روز زمان صرف میکند.
بعضی از افراد مبتلا به OCD نیز اختلال تیک دارند. تیکهای حرکتی ناگهانی، حرکات تکراری و کوتاه، مانند چشم چشمکزن و سایر حرکات چشم، حرکات سر یا شانه. و یا گاهی این تیکها به صورت صدا یا آوا هستند که رایجترین آنها عبارتاند از صدای تکراری صاف کردن گلو، صدای تیز و یا تکان دهنده.
علائم ممکن است با گذر زمان بدتر شوند. افراد مبتلا به OCD ممکن است سعی کنند خودشان را از شرایطی که موجب وسواسشان میشود دور کنند، یا ممکن است از الکل و یا مواد مخدر برای آرامش خود استفاده کنند. ممکن است مبتلا یان به OCD متوجه غیر عادی بودن رفتار خود شوند. ولی در مواقعی نیز غیر عادی بودن رفتار خود را درک نمیکنند. والدین یا معلمان معمولا علائم OCD را در کودکان تشخیص میدهند.
اگر فکر می کنید OCD دارید، با پزشک خود در مورد علائم خود صحبت کنید. در صورت عدم درمان، OCD میتواند در تمام جنبههای زندگی شما تاثیر داشته باشد.
وسواس جبری یک اختلال رایج است که در هر سنی در سراسر جهان میتواند بروز کند و بیشتر در سن 19 سالگی تشخیص داده میشود. این اختلال همچنین در مادرانی که فرزند پسر به دنیا میآورند بیشتر از مادرانی با فرزند دختر دیده شده است.
تمامی عوامل ایجاد کننده اختلال وسواس جبری به طور دقیق شناخته نشدهاند، پارهای از عوامل تاثیرگذار عبارتند از:
ژنتیک
مطالعه دو قلوها و خانوادههای بیمار بیانگر این نکته است، که افراد دارای بستگان درجه اول (مانند والدین، خواهر یا برادر) مبتلا به OCD، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا نسبت به سایرین هستند. تحقیقات برای بررسی ارتباط بین ژنتیک و اختلال وسواس جبری در حال انجام است و امید بر آن است که به تشخیص و درمان بهتر OCD کمک کند.
ساختار و عملکرد مغز
مطالعات بر روی تصویر برداریهای انجام شده در قشر جلویی و ساختارهای زیر ساختی مغز در بیماران مبتلا به OCD نشان دهنده این است که بین علائم اختلال وسواس جبری و برخی مناطق مغز ارتباط وجود دارد، اما این ارتباط روشن نیست. تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد. درک علل میتواند به تعیین درمانهای خاص و شخصی برای بیماران کمک کند.
محیط
افرادی که در دوران کودکی و یا در سنین مختلف آسیبهای جسمی (فیزیکی یا جنسی) تجربه کردهاند در معرض خطر ابتلا به این بیماری هستند. در واقع میتوان گفت افرادی که در طول زندگی خود در محیطهای تنشزا و پر اضطراب بودهاند بیشتر از دیگران مستعد بروز این اختلال هستند.
دارو و درمان
اختلال وسواس جبری به طور معمول با دارو، روان درمانی یا ترکیبی از دو درمان میشود. اگر چه بیشتر بیماران مبتلا به OCD به درمان پاسخ میدهند، ولی ممکن است برخی از بیماران تا پایان عمر علائم بیماری را تجربه کنند. بیماران مبتلا به OCD نیز دارای اختلالات روحی دیگر هستند مانند اضطراب، افسردگی و اختلال تناسلی بدن، اختلالی است که در آن فرد به اشتباه باور دارد که بخشی از بدن آنها غیرطبیعی است. هنگام تصمیمگیری در مورد درمان مهم است که این اختلالات دیگر را در نظر بگیرید.
داروها
مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SRIs) و مهار کنندههای بازجذب سروتونین انتخابی (SSRIs) برای کمک به کاهش علائم OCD مورد استفاده قرار میگیرند.
نمونهای از داروهایی که در بزرگسالان و کودکان مبتلا به OCD اثبات شدهاند عبارتند از: clomipramine، که عضو یک کلاس قدیمیتر از داروهای ضدافسردگی “سه حلقهای” و چندین مهارکننده انتخابی سروتونین جدید (SSRIs) است، از جمله به داروهای زیر میتوان اشاره کرد.
fluoxetine/ fluoxamine
sertraline
SRI اغلب نیاز به دوزهای بالاتر روزانه در درمان OCD نسبت به افسردگی دارد و ممکن است 8 تا 12 هفته طول بکشد تا تاثیرگذار باشد، اما در برخی از بیماران بهبود سریعتر ایجاد میشود.
اگر دارویی مصرف میکنید با پزشک معالج خود یا داروساز صحبت کنید تا از بیخطر بودن و عدم تداخل داروها و همچنین مزایای داروهایی که مصرف میکنید اطمینان حاصل نمایید.
هرگز داروهای تجویز شده توسط روانپزشک را بدون هماهنگی با او قطع نکنید.
متوقف کردن ناگهانی یک دارو ممکن است منجر به “بازگشت” یا بدتر شدن علائم OCD و همچنین بروز علائم خطرناک دیگر شود.
در صورت بروز هر گونه مشکل و عوارض جانبی به دکتر خود گزارش دهید. ممکن است نیاز به تغییر در دوز یا تجویز داروها باشد.
روان درمانی
روان درمانی میتواند تاثیر مثبتی در درمان بزرگسالان و کودکان مبتلا به OCD داشته باشد. تحقیقات نشان میدهد که انواع خاصی از روان درمانی، از جمله درمان رفتاری شناختی (CBT) و سایر روشهای درمانی (مانند آموزش عادت) میتواند برای بسیاری از افراد موثر باشد. همچنین نشان میدهد که یک نوع CBT به نام Exposure and Prevention (EX / RP) در کاهش رفتارهای اجباری در OCD موثر است، حتی در افرادی که به داروهای SRI پاسخ ندادهاند.
همواره رویکردهای جدیدی نیز وجود دارد. این رویکردهای جدید عبارتند از (تقویت) درمان، و همچنین تکنیکهای جدید مانند تحریک مغزی عمیق (DBS).